ویتنام، اژدهایی که پادشاه شد
به گزارش اخذ ویزا، او یک هیولای دریایی را شکست داد، حکومت ظلم و وحشت روباه نه دم را به خاتمه رسانید و ازدواجش با آئوکو، نسلی را به وجود آورد که هنوز قبایل کوهستانی و مردم ساحل نشین ویتنام را به هم پیوند می دهد. آنچه در این جا می خوانید داستان لاک لانگ کو آن است، قهرمان اسطوره ای مردم ویتنام.
با ما همراه باشید تا با بهترین تور ویتنام سفر کنید.
اولین پادشاه ویتنام
داستان لاک لانگ کو آن با افسانه آفرینش ویتنام همزمان است. طبق این روایت ها، مادر لاک لانگ کو آن، دختر اژدهای حاکم دریا، خود نیز یک اژدها بود، در حالی که پدرش بر قلمرو شیاطین سرخ (مردمی که در جنوب رودخانه یانگزه ساکن بودند) حکومت می کرد. از آنجا که پدر لاک لانگ کو آن خدای کوهستان و مادرش اژدهای دریا بود، بسکمک او را نخستین فرمانروای ویتنامی می دانند. هنگامی که او به پادشاهی رسید، تتنش های زیادی میان اهالی کوهستان شمالی و مردم ساکن جنوب ویتنام برقرار بود. لاک لانگ کو آن سعی کرد با سفر به این مناطق به این تفرقه ها سرانجام دهد. ماجراها و چالش هایی که در این سفرها برای لاک لانگ کو آن پیش آمد، به شمار زیادی از افسانه های امروز ویتنام زندگی بخشیده است.
لاک لانگ کو آن قدرت و ظاهر مادر اژدهایش را به ارث برد. معنی اسم او در حقیقت این است: اژدهای حاکم بر لاک. او با استفاده از قدرت و هوش خود، وحشتناک ترین هیولاهای زمان خود را شکست داد.
اِنگوتین،وحشت دریاها
اولین هیولا، اِنگو تین بود. موجود دریایی غول آسایی با بدن هزارپا و دم ماهی که باعث ترس و وحشت دریانوردان گشته بود. پس شنیدن داستان از زبان بیوه زنان و دریانوردان دیگر، لاک لانگ کو آن قسم خورد تا دریا را از شر وجود اِنگو تین پاک کند.او با کمک خدایان کشتی عظیم الجثه ای ساخت و برای کلک به هیولا، پیکره انسانی از آهن درست کرد. سپس پیکره را با آتش داغ کرد و در دماغه کشتی قرار داد. اِنگوتین در دام حقه لاک لانگ کو آن افتاد، اما حتی زمانی که داشت از حرارت پیکره آهنی می سوخت، به جنگیدن ادامه داد. لاک لانگ کو آن به دریا پرید تا ماجرا را تمام کند. نبرد میان آن دو طوفان شدیدی ایجاد کرد که تا کیلومترها دورتر، از ساحل قابل مشاهده بود. در نهایت لاک لانگ کو آن، هیولا رابا شمشیرش به سه قسمت تقسیم مرد. سر اِنگوتین به قله کوهی تبدیل شد، دمش تبدیل به ساحل اطراف جزیره پیوست و بدنش با موج ها به سرزمینی دوردست رفت.
هۀو تین، روباه مکار
هۀو تین، در دل کوهی در غرب شهر هانوی کنونی زندگی می کرد. این روباه خونخوار نُه دم، چیزی نزدیک به هزار سال بود که انسان ها را با حیله و کلک به غار خود می کشید و می خورد! او می توانست تغییر چهره بدهد و معمولا با دوز و کلک آدم ها را فریب می داد تا میانه شان به هم بخورد و از هم متنفر شوند. لاک لانگ کو آن، پس از شنیدن ماجراها و بدبختی هایی که هۀو تین بر سر مردمش آورده بود، دست به عمل زد. او با طلسمی مانع از تغییر شکل جانور شد. نهایتا، طی نبردی که سه روز تمام طول کشید، لاک لانگ کو آن پیروز شد و مردمی را که در غار روباه نه دم زندانی بودند آزاد کرد. آن طور که قصه ها می گویند، لاک لانگ کو آن پس از پیروزی اش غار روباه را از آب پر کرد و امروزه دریاچه ی واقع در غرب شهر هانوی، در واقع بازمانده همان غار است.
آئو کو الهه کوهستان، مادر مردم ویتنام
داستان های زیادی درباره آشنایی لاک لانگ کو آن و آئوکو گفته شده است. یکی از آن ها اما نزد ویتنامی ها از همه بیشتر محبوبیت دارد. پری کوهستان، آئوکو به اطراف ویتنام سفر می کرد و روستاییان بیمار را درمان می کرد. روزی هیولایی به او حمله کرد و آئوکو از ترس جانش، خود را به شکل پرنده ی سفیدی درآورد تا با پرواز کردن فرار کند. بر فراز آسمان، متوجه شد که شخصی در دفاع از او هیولا را کشته است. آن فرد کسی نبود به جز لاک لانگ کو آن.
طی این ماجرا بود که لاک لانگ کو آن و آئوکو عاشق یکدیگر شدند. آنها پس از ازدواج، در محلی درست میان کوه و دریا مستقر شدند و صاحب صد پسر باهوش و نیرومند گردیدند. با تمام عشقی که لاک لانگ کو آن و آئوکو به هم داشتند، پس از مدتی هردو دلتنگ خانه اصلی خود شدند. لاک لانگ کو آن در حسرت دریا بود و آئوکو برای کوهستان بیقراری می کرد. در نهایت اژدهای دریا و پری کوهستان با وجود علاقه زیاد میان شان، تصمیم به جدایی گرفتند. زیرا که هیچ یک بیش از این طاقت دوری از خانه خود را نداشت. آنها به هم قول دادند که هر زمانی که دیگری به کمک احتیاج داشت به کمک اش بشتابتند. سپس هر کدام با نیمی از فرزندان خود راهی سرزمین شان شدند. پنجاه پسری که به دنبال مادر خود به کوهستان رفتند، زندگی در جنگل و دشت و خانه سازی را فراگرفتند و پسرانی که با پدرشان به دریا رفتند تبدیل به ماهیگیران و دریانوردانی ماهر شدند و شهرهای ساحلی را بنا کردند.
صد پسر لاک لانگ کو آن و آئوکو درواقع اجداد تمامی ویتنامی های امروزه هستند. مردم ویتنام به افسانه پدر و مادر جادویی کشور خود بسیار افتخار می نمایند و آن را دلیل یکی بودن ریشه تمامی ساکنانش می دانند. زیرا فرقی نمی کند درکوهستان های باشکوه ساپا به جهان آمده باشند و یا ساحل نفس گیر اِنها تانگ، تمامی ویتنامی ها در اصل از یکجا می آیند: پیوند پرمحبتِ میان پری مهربان کوهستان و اژدهای قدرتمند دریا.
برای بازدید از زیبایی های نفس گیر و سفر در افسانه های این سرزمین بی نظیر، در تور نوروز ویتنام با خبرنگاران همراه شوید.
منبع: اسپلیت البرز