چرا تماشا فیلم هرگز نباید جایگزین خواندن کتاب گردد؟ - اخذ ویزا

اما چرا کتاب های کلاسیک تجربه ای بی همتا هستند و تماشای فیلم هرگز نمی تواند آن را جایگزین کند؟!

آیا تماشا برداشت های و اقتباس های دیوید کاپرفیلد، آرزوهای بزرگ، جنایت و مکافات، پیرمرد و دریا، برف های کلیمانجارو، شاه لیر، بینوایان، مکبث، هملت، اتلو کافی است؟

1. عمق و جزئیات داستان در کتاب ها بی همتاست

کتاب ها معمولاً فرصت بیشتری برای آنالیز جزئیات و عمق دادن به شخصیت ها و موقعیت ها دارند. نویسنده با صرف صفحات زیاد، می تواند به لایه های مختلف شخصیت ها بپردازد و انگیزه ها، احساسات و تفکرات آن ها را به دقت توضیح دهد. اما فیلم ها به علت محدودیت زمانی و فشردگی روایت، بسیاری از این جزئیات را از دست می دهند. تماشاگران ممکن است داستان را به طور کلی بفهمند، اما نمی توانند به عمق احساسی و روانی شخصیت ها و صحنه ها پی ببرند؛ تجربه ای که در خواندن کتاب ها کاملاً مشهود است.

2. زیبایی زبان و نثر نویسنده

نویسندگان بزرگ از زبان به عنوان ابزاری هنری بهره می برند. جملات، توصیفات و دیالوگ ها در کتاب های کلاسیک با دقتی خلاقانه و شاعرانه نوشته شده اند که خواننده را به دنیای دیگری می برند. این زیبایی زبان در فیلم ها، حتی با برترین بازیگری و کارگردانی، نمی تواند به طور کامل منتقل گردد. تجربه لمس کردن هنر نویسنده در ترکیب واژه ها و جمله بندی ها چیزی است که تنها در خواندن کتاب به دست می آید.

3. دسترسی به افکار و احساسات درونی شخصیت ها

یکی از نقاط قوت کتاب ها این است که می توانند به درون فکر و افکار شخصیت ها نفوذ نمایند. نویسندگان اغلب از تکنیک های ادبی مانند مونولوگ های درونی و جریان سیال فکر (Stream of Consciousness) استفاده می نمایند تا دنیای درونی شخصیت ها را به خواننده نشان دهند. در فیلم ها، این ویژگی معمولاً قابل انتقال نیست، مگر با استفاده از روایت صوتی که باز هم نمی تواند همان تأثیر عمیق را ایجاد کند.

4. آزادی در تخیل و تفسیر

کتاب ها به خواننده این امکان را می دهند که دنیای داستان را با تخیل خود بسازد و جزئیات را براساس توصیفات نویسنده، اما با تصور شخصی، در فکر خود تجسم کند. این آزادی در تماشای فیلم وجود ندارد، زیرا در فیلم، کارگردان و طراحان صحنه هر چیزی را معین نموده اند و فضای داستان کاملاً قابل مشاهده است. این آزادی در تخیل باعث می گردد که هر خواننده تجربه ای یگانه و شخصی از کتاب داشته باشد.

5. تجربه متفاوت و یگانه خواندن داستان های کلاسیک

کتاب های کلاسیک چیزی فراتر از داستان گویی ساده هستند؛ آن ها حامل میراث فرهنگی، اجتماعی و فکری هستند که نسل ها را تحت تأثیر قرار داده اند. خواندن کتاب های کلاسیک، به ما این امکان را می دهد که با دیدگاه ها، باورها و ارزش های زمان نویسنده آشنا شویم و به عمق داستان هایی که قدرت تغییر دنیا را داشته اند، پی ببریم. فیلم ها نمی توانند به این عمق فرهنگی و تاریخی دست یابند، زیرا اغلب برای جذب مخاطبان مدرن تغییراتی در آن ها اعمال می گردد.

6. پیچیدگی شخصیت ها و رشد داستانی

در کتاب های بزرگ، نویسندگان می توانند به دقت شخصیت ها را معرفی نموده و طی روندی طبیعی و منطقی رشد شخصیت ها را به تصویر بکشند. این پیچیدگی و تحول شخصیت ها اغلب در فیلم ها، که زمان کافی برای پرداختن به این جزئیات ندارند، فشرده و سطحی نمایش داده می گردد. خواندن کتاب به ما این فرصت را می دهد تا در مسیر رشد و تحول شخصیت ها، هم سفر آن ها شویم و تغییرات آن ها را از نزدیک لمس کنیم.

7. رهایی از محدودیت های رسانه ای و سانسور

بعضی از آثار کلاسیک دارای مفاهیمی پیچیده و گاهی تیره و تاریک هستند که در فیلم های اقتباسی ممکن است به دلایل سانسور، حذف یا تغییر یابند. اما در کتاب، نویسنده بدون محدودیت، دیدگاه ها و افکار خود را به تصویر می کشد و خواننده می تواند به طور کامل با فکریت و پیغام نویسنده آشنا گردد. این آزادی در کتاب ها باعث می گردد که خواندن آن ها تجربه ای متفاوت و کامل تر از تماشای فیلم باشد.

چرا باید از توهم جایگزینی فیلم به جای کتاب پرهیز کنیم؟

تماشای فیلم های اقتباس شده از آثار کلاسیک تجربه ای مجذوب کننده و سرگرم نماینده است، اما به هیچ وجه نمی تواند جایگزین مطالعه کتاب گردد. کتاب ها به ما این فرصت را می دهند که به دنیای داستان با تخیل خود وارد شویم، احساسات شخصیت ها را درک کنیم و به جزئیات داستان دست یابیم. کتاب های کلاسیک نه تنها تجربه ای فکری و احساسی عمیق را به ارمغان می آورند، بلکه درک ما از فرهنگ، تاریخ و انسانیت را نیز تقویت می نمایند.

بنابراین، اگرچه تماشا فیلم های خوب اقتباس شده خالی از لطف نیست، اما خواندن کتاب های اصلی تجربه ای بی همتا و گران بهاست که هرگز نباید از آن چشم پوشی کرد.